[Mike:]
This is not the end, this is not the beginning
این پایان و شروع کار نیست
Just a voice like a riot rocking every revision
فقط صدای آشوب دیگریست که دوباره بپا شده
But you listen to the tone and the violent rhythm
اما تو فقط به آهنگ و ریتمشش گوش میدی
Though the words sound steady something empty’s within them
با اینکه کلمات محکم و مداوم گفته بنظر میرسه چیزه پوچ همراهشون هست
We say yeah with fists flying up in the air
ما میگیم آره و و با مشتای گره کردمون به سمت آسمان
Like we’re holding onto something that’s invisible there
جوری که ما به چیزی تکیه کردیم که غیب هستش
Cause we’re living at the mercy of the pain and the fear
چون که همگیمون دستخوش درد و رنج شدیم
Until we dead it, forget it, let it all disappear
تا موقعی که میمیریم.. فراموشش کن.. بذارهمشون از ذهنت برن
[Chester:]
Waiting for the end to come
صبر میکنم تا پایان بیاد. .
Wishing I had strength to stand
آرزو میکنم که استقامتش رو داشته باشم
This is not what I had planned
این چیزی نبود که من واسش برنامه ریخته بودم. .
It’s out of my control
این خارج از کنترلمه
Flying at the speed of light Thoughts were spinning in my head
با سرعت نور، افکارم داره تو ذهنم میچرخه
So many things were left unsaid
خیلی چیزا ناگفته موند. .
It’s hard to let you go
خیلی سخته تا بیخیالت بشم. .
I know what it takes to move on
میدونم چقدر میکشه تا زندگیم به پایان برس. .
I know how it feels to lie
میدونم چه حس بدی داره دروغ گفتن
All I want to do
تمام چیزی که میخوام انجام بدم
Is trade this life for something new
که این زندگیم رو با یه چیز جدید معامله کنم
Holding on to what I haven’t got
به اون چیزی که در این دنیا نتونستم بدستش بیارم تکیه کنم. .
Sitting in an empty room
تو یه اتاق خالی نشستم
Trying to forget the past
سعی میکنم گذشته رو فراموش کنم. .
This was never meant to last
این آخرین باری نیست که این کلمه رو میگم
I wish it wasn’t so
آرزو میکنم اینطوری نباشه
I know what it takes to move on
میدونم چقدر میکشه تا زندگیم به پایان برسه
I know how it feels to lie
میدونم چه حس بدی داره دروغ گفتن
All I want to do
تمام چیزی که میخوام انجام بدم
Is trade this life for something new
که این زندگیم رو با یه چیز جدید معامله کنم
Holding on to what I haven’t got
به اون چیزی که در این دنیا نتونستم بدستش بیارم تکیه کنم
[Mike:]
What was left when that fire was gone
چه چیزی موند وقتی اون خوشی رفت
I thought it felt right but that right was wrong
من فکر کردم احساس خوبی میده اما اشتباه میکردم
All caught up in the eye of the storm
همگی تو چشم این توفان گیر افتادن
And trying to figure out what it’s like moving on
و سعی میکنن بفهمن حرکت کردن چجوریه
And I don’t even know what kind of things I said
من حتی نمیدونم چه چیزایی رو گفتم
My mouth kept moving and my mind went dead
دهنم به کارش ادامه میداد و ذهنم مرده بود
So I’m picking up the pieces, now where to begin
پس سلاحم رو برمیدارم. . از کجا شروع کنم
The hardest part of ending is starting again
سخت ترین قسمت پایان دوباره شروع شد
[Chester:]
All I want to do
تمام چیزی که میخوام انجام بدم
Is trade this life for something new
که این زندگیم رو با یه چیز جدید معامله کنم
Holding on to what I haven’t got
به اون چیزی که در این دنیا نتونستم بدستش بیارم تکیه کنم. .
[Mike (Chester):]
This is not the end, this is not the beginning
این پایان و شروع کار نیست
Just a voice like a riot rocking every revision
فقط صدای آشوب دیگریست که دوباره بپا شده
But you listen to the tone and the violent rhythm
اما تو فقط به آهنگ و ریتمش گوش میدی
Though the words sound steady something empty’s within them
با اینکه کلمات محکم و مداوم گفته بنظر میرسه چیزه پوچ همراهشون هست
We say yeah with fists flying up in the air
ما میگیم آره و و با مشتای گره کردمون به سمت آسمان
Like we’re holding onto something that’s invisible there
جوری که ما به چیزی تکیه کردیم که غیب هستش
Cause we’re living at the mercy of the pain and the fear
چون که همگیمون دستخوش درد و رنج شدیم
Until we dead it, forget it, let it all disappear
تا موقعی که میمیریم. .فراموشش کن. .بذارهمشون از ذهنت برن . . .
(Holding on to what I haven’t got)
به اون چیزی که در این دنیا نتونستم بدستش بیارم تکیه کنم. . .